خسته شدم از تمام اين محبتهای دروغين
خدایا خسته ام ... از این زندگی ... از این دنیای به ظاهر زیبا ...
از این مردم به ظاهر صادق و با وفا ...
خسته ام ... از دوری ...از درد انتظار از این بیماری نا علاج خسته ام
ديگر خسته شدم ، خسته ی خسته .....
من خیس خستگی ام
بيا شانه هايت را
بالش خیل خستگی هايم كن.
شايد شبی ....
زخمهايم را زمين بگذارم.